تارا خانوم گل منتارا خانوم گل من، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
باربد خان قند عسل منباربد خان قند عسل من، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

ستاره های آسمونی من

یه سلام بلند بالا به لطافت گل ارغوان تقدیم به دلبندای خودم حال و احوالتون که انشالا خوبه تو این روزای گرم امیدوارم هرجا که هستید سالم و شاد و موفق باشید و بدونید جز عاقبت بخیری و سربلندی شما آرزویی ندارم جوجه های خوشگل من حسابی به مهد کودک عادت کردن البته هنوز هم تارا موقع رفتن نق و نوق و گریه راه می اندازه ولی بعد عادت می کنه باربد اما کاملا عاشق مربی و دوستاشه ولی موقع برگشتن سریع میره تو ماشین یا میاد تو بغلم در حالیکه انگشتش تو دهنشه بعد از مهد حسابی خسته ان و می خوابن حدود ده روزی میشه که مطلب ننوشتم واقعا فرصت ندارم غروب جمعه گذشته رفتیم خونه مامان جون کمی نشستیم بعدش بابایی و باربد رفتند استخر من و ت...
26 خرداد 1392

بازی وبلاگی

 سلام دوست عزیزم خواهر فرناز خاتون منو به یه بازی وبلاگی دعوت کرده با سپاس و تشکر از ایشون این شما و این جواب های من 1- بزرگترین ترس زندگی شما ؟ بیماری و خدای نکرده نبود عزیزانم   2-اگر 24 ساعت نامریی میشدی، چی کار میکردی ؟  از این فرصت استفاده می کردم تا می تونستم کتاب می خوندم   3- اگر غول چراغ جادو ،توانایی برآورده کردن یک آرزوی 5الی12 حرف شما را داشته باشد ،‌ آن آرزو چیست؟ آرامش و آبادی وطنم ( 15 حرف شد )   4- از میان اسب ، پلنگ ، سگ ، گربه و عقاب کدامیک رودوست داری ؟  اسب   5-کارتون مورد علاقه دوران کودکی؟ بلفی و لی لی بیت ، پلنگ...
20 خرداد 1392

تعطیلات خود را چگونه گذراندید ؟

سلام به عزیزای دلم به نفسای زندگیم حالتون چطوره خوش می گذره شیطون بلا ها جونم براتون بگه تعطیلات پربار نیمه خرداد رو داریم پشت سر می گذاریم از روز سه شنبه خونه هستیم و داریم با همدیگه سر و کله می زنیم قصد یه مسافرت کوتاه رو داشتیم به همدان که چون مهمانسرای همدان تکمیل بود و جای خالی تو ملایر بود منصرف شدیم از رفتن و گفتیم می مونیم توی خونه و حالشو می بریم و قربون شکلتون بشم این انرژی درونی شما به شکل عجیبی فوران کرد جوری که من یکی ثانیه شماری کردم برای روز شنبه آخه چرا اینقدر نق می زنید و بهانه می گیرید بابا مغزمون هنگ کرده والا به خدا سر هیچی تفاهم ندارید بابا جان بعضی چیزا یه دونه اس یه کامی یه تی وی نمیشه ه...
17 خرداد 1392

سی و یک ماهگی

سلام و صد تا سلام به فرشته های نازنینم امروز یه هفدهم خوب دیگه اس امروز 31 ماه از حضور سبز زمینی تون می گذره گلای نازم ممنون به خاطر همه خوبی هایی که برامون هدیه آوردین خدای خوبم هزار بار شکر می گویمت زبان الکنم را ببخش که نمی تواند سپاسگزار نعماتت آنگونه که شایسته بزرگی و جبروتت است باشد خانواده سبز و کوچکم را همیشه همیشه به تو می سپارم نگهدار سلامت و عزتشان باش   ...
17 خرداد 1392

عمو تولی

سلام و صد تا سلام به جوجه های طلایی خودم حال و احوالتون چطوره خوش می گذره دنیا به کام هست در چه حالین فرشته های زندگی من تقریبا دو هفته ای میشه که خاطراتتون بروز نشده البته به نت  و به دوستای گلم همیشه سر می زدم ولی خب تنها وقت من برای نوشتن تو اداره اس که زیاد فرصت نکردم جونم براتون بگه دیگه با مهد کودکتون اخت شدین باربد اصلا گریه زاری نمی کنه البته تارا به گفته مربی های بعضی وقتا تو مهد بهانه منو می گیره قربونش برم کلا برنامه روزانتون اینجور شده که صبحا مامان جون میاد پیشتون ساعت 12 آمادتون می کنه بابا میاد و می بردتون مهد حدودای 4 وقتی که برمی گردیم خونه میایم دنبالتون گاهی یه دوری می خوریم و میریم خونه شما ها از...
10 خرداد 1392

روز پدر

سلام به دردونه های ناز و خوشگلم اولین روز خردادیتون بخیر   فردا مصادف هست با تولد حضرت علی (ع) اولین امام شیعیان و البته روز پدر و مرد  هم هست این روز رو به تمام مردان و پدران سرزمینم تبریک میگم امیدوارم که همیشه سلامت و موفق باشند و منش اون بزرگمرد همیشه الگوی زندگیشون باشه این روز بزرگ رو به مردان زندگیم  تبریک میگم ( پدر ، همسر و پسرکم که امیدوارم در آینده رسم مردانگی و آزادگی را در پیش گیرد)     ...
1 خرداد 1392
1